نگاهی به ابهامات گزارش «اینترنت از نگاه مردم»؛ کدام مردم؟
[ad_1]
«اندیشکده حاکمیت شریف» و «اندیشکده مسیر» اولین گزارش «اینترنت از نگاه مردم» را از زندگی مجازی ایرانیان و نگرش آنها به اینترنت، شبکه های اجتماعی و فیلترینگ منتشر کردند. گزارشی که با ادعای «به اشتراک گذاشتن شفاف این اطلاعات با عموم مردم و به ویژه اقشار نخبگان» منتشر شده است، اما چندان شفاف نیست.
داده های این گزارش توسط مرکز سنجش افکار دانشجویان ایران (ایسپا) به نمایندگی از وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات جمع آوری شده است. این داده ها توسط وزارت ارتباطات در اختیار سازمان دهندگان این گزارش قرار گرفته است. داده های اندک در مورد روش شناسی مطالعه مانع از قضاوت صحیح در مورد تعمیم پذیری گزارش می شود و تمایل نویسندگان به دفاع از پیام رسان های داخلی و شبکه های اجتماعی در گزارش به وضوح قابل مشاهده است.
ملاحظات روش شناختی گزارش؛ مردم چه کسانی هستند
ایسپا داده های اولیه مورد استفاده در این گزارش را در دو دوره شهریور و اسفند 1402 به دستور وزارت ارتباطات جمع آوری کرد. جامعه آماری این پژوهش شهروندان 15 سال به بالا ساکن در سراسر کشور می باشد [کشور] هستند. این جامعه آماری حدود 80 درصد از جمعیت کشور را شامل می شود.
بر اساس اظهارات نویسندگان گزارش، در مجموع با 1517 نفر به عنوان نمونه مصاحبه شده است. این جامعه آماری برای پیمایش ملی یکی از نقاط قوت این پژوهش است. اما در مورد روش نمونه گیری و اطمینان از تصادفی بودن نمونه آماری توضیحی داده نشد.
اعتماد به چنین آماری زمانی حاصل می شود که خوانندگان مطمئن باشند که نمونه آماری نماینده خوبی از کل جامعه است. بنابراین مشخص نیست افرادی که در اینترنت به تصویر کشیده می شوند تا چه حد به اندازه جامعه ایران متنوع هستند و کدام گروه از افراد در این مطالعه غایب هستند.
در وضعیت مبهم این گزارش، نمی دانیم به چه افرادی اشاره دارد. به ویژه، تعصبات سردبیران این گزارش این شبهه را ایجاد می کند که ممکن است برخی از افراد از این نمونه آماری حذف شده باشند.
این گزارش بیان میکند که از روش نظرسنجی تلفنی برای جمعآوری دادهها استفاده شده است، اما نحوه رعایت ملاحظات اخلاقی و کسب رضایت آگاهانه از پاسخدهندگان برای شرکت در مطالعه را توضیح نمیدهد. علاوه بر این، نظرسنجی تلفنی در مورد چنین موضوعاتی در جامعه ایران ممکن است صداقت پاسخ ها را زیر سوال ببرد. مخصوصاً وقتی صحبت از جهت گیری سیاسی کاربران یا نظر آنها در مورد مسئول اصلی فیلترینگ باشد.. در این خصوص، در صورت وجود مفاد، به آن اشاره نشده و سؤالاتی نیز برای ارزیابی روایی و پایایی آن برای خواننده پیوست نشده است.
وضعیت مصرف مجازی کاربران
در این گزارش در خصوص حضور کاربران ایرانی در پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی آمده است: 22 درصد از پیام رسان ها و کاربران شبکه های اجتماعی تنها از پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی خارجی، 20 درصد تنها از پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی ایرانی و 57 درصد از پیام رسان ها و پیام رسان های داخلی استفاده می کنند. شبکه های اجتماعی مورد استفاده خارجی ها بنابراین در مجموع ۷۷ درصد کاربران از پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی داخلی استفاده می کنند.»
نویسندگان گزارش با ترکیب درصد کاربرانی که فقط از پلتفرم های داخلی استفاده می کنند و کاربرانی که در پلتفرم های داخلی و خارجی هستند، به این نتیجه رسیدند که در مجموع ۷۷ درصد از کاربران از پلتفرم های داخلی استفاده می کنند. اما این نتیجه گیری ناقص است; زیرا با همین منطق 79 درصد کاربران (22 درصد فقط در پلتفرم های خارجی و 57 درصد در هر دو) از پلتفرم های خارجی استفاده می کنند که در گزارش ذکر نشده است. تأثیر این خلاصه ناقص را می توان در نتیجه گیری ها و توصیه های خط مشی در سراسر گزارش مشاهده کرد.
همچنین مشخص نیست که از این 77 درصد کاربران چه تعداد از کاربران فعال هستند و چه تعداد تنها به دلیل ارگان های دولتی و برای انجام کارهای اداری یا دانشگاهی به این شبکه ها پیوسته اند. پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی از یکدیگر جدا نیستند.
قابلیت فیلتر برای پلتفرم های داخلی
نویسندگان، افزایش ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی را پیامد مثبت محدودیتهای اینترنت در پی اعتراضات سال 1401 میدانند و میگویند: «یکی از پیامدهای مثبت محدودیتهای اعمالشده از نیمه دوم سال 1401، فرصت بزرگ ایجاد شده برای بسترهای محلی است. که ضریب نفوذ آن از 44.6% به 77% کاربران (و از 1% کاربران انحصاری به 20%) افزایش یافته است.
در این گزارش آمده است: «مهمترین عامل تعیین کننده خودی بودن یا نبودن نماینده ارشد، جهت گیری سیاسی وی (میزان توافق وی با نظام جمهوری اسلامی ایران) است نمونه آماری به سه قشر حامی نظام، مخالف نظام و قشر خاکستری طبقه بندی شده و فراوانی افراد در هر قشر در نمونه ذکر نشده است. اما در بخشی از یافتهها آمده است: 44 درصد موافقان، 31 درصد خاکستریها و 15 درصد مخالفان، سفیر اصلی آنها داخلی است. یا اینکه «۵۱ درصد هواداران جمهوری اسلامی، ۱۳ درصد مخالفان و ۱۹ درصد خاکستری ها موافق سیاست فیلترینگ هستند».
84 درصد از کاربران اینترنت از فیلترشکن استفاده می کنند
نویسندگان گزارش در بخش «فیلترسازی از دیدگاه مردم» بیان میکنند که «براساس نظرسنجی شهریور، 60.32 درصد از مردم (75.4 درصد کاربران اینترنت) از فیلترشکن استفاده میکنند و در نظرسنجی اسفند، این تعداد به افزایش یافته است. 66.88 درصد (83.6 درصد از کاربران اینترنت). دو سوم کاربران اینترنت قبل از فیلتر شدن اینستاگرام و واتس اپ از فیلترشکن استفاده نمی کردند.
شرکت کنندگان در این پژوهش به ترتیب شورای عالی امنیت ملی، قوه قضائیه، وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی را مسئول اصلی فیلترینگ دانستند. از سوی دیگر، حدود 46 درصد از پاسخگویان به این سوال یا “نمی دانم” یا پاسخ نداده اند که ممکن است به دلیل محافظه کاری دوگانه مصاحبه تلفنی باشد.
حتی زمانی که نتایج این نظرسنجی نشان میدهد که 58.4 درصد از مردم از سیاستهای فیلترینگ حمایت نمیکنند و آن را به نفع عمومی نمیدانند، نویسندگان لازم میدانند که توجه داشته باشند که «البته نباید از سیاستهای محدودکننده غافل شد. ذاتاً محدودیت این امر منجر به نارضایتی می شود و از این منظر نمی توان انتظار نرخ بالایی از رضایت داشت.
وجود چنین عباراتی در گزارشی که با نام «دیدگاه مردم» منتشر شده، نشان می دهد که با گزارشی بی طرفانه و منعکس کننده دیدگاه مردم روبرو نیستیم.
درک مردم از فیلترینگ؛ آیا موضوع «اقناع مخاطب» است؟
این گزارش در مورد معنای فیلترینگ برای مردم می گوید: «31.4 درصد از کاربران معانی مطلوب دارند [از منظر سیاستگذار] سیاست فیلترینگ را درک کردند، 38.5٪ از کاربران پیامدهای منفی این سیاست را درک کردند و برای 20.3٪ از کاربران معنای این سیاست نامشخص بود. بنابراین می توان گفت که سیاست فیلترینگ در رابطه «معناسازی» و رسانه ای اقناعی خود چندان موفق نیست.
در اینجا، خواسته یا ناخواسته، برخلاف اصول گزارش دهی، در وهله اول درصد درک معانی مساعد است، هرچند کمتر از درک معانی نامطلوب. نویسندگان در اینجا و چندین جای دیگر در گزارش تاکید می کنند که فیلترینگ از نظر فنی موفق بوده است، اما نتوانسته معنی ایجاد کند و “مخاطبان را متقاعد کند”. در بخشی از این گزارش آمده است که «تصور عمومی از کیفیت و سرعت پایین اینترنت در راس نگرانی کاربران ایرانی است» و توصیه میکند: «ترکیبی متناسب از سیاستهای فنی و اعتقادات اجتماعی در دستور کار سیاستگذاران کشور قرار گیرد. ”
همانطور که گزارش مشخص میکند، نویسندگان کیفیت و سرعت ضعیف اینترنت را یک “ادراک” عمومی میدانند که برای پرداختن به آن نیازمند اقناع اجتماعی است. در حالی که وضعیت آشفته اینترنت در ایران بر اساس شاخص های فنی یک واقعیت عینی است که باید به روش فنی حل شود، نه یک ایده در بین مردم که با اقناع و الزام رسانه ها قابل حل باشد.
خطرات امنیتی مرتبط با استفاده از فیلترشکن ها نیز “نامطلوب” در نظر گرفته شد و سیاست فیلتر در این زمینه به عنوان “خیلی موفق” رتبه بندی شد.
مردم مراقب دستور دولت هستند
در ابتدای این گزارش از مفهوم «سیاست مبتنی بر شواهد» به عنوان راهکاری نسبتاً آرامشبخش برای پرهیز از سیاستگذاریهای سیاسی و مغرضانه یاد شد، اما در نهایت شواهد ناقص خود ظن سیاسیسازی را در این گزارش ایجاد کرد.
نویسندگان گزارش نه تنها شواهد کافی برای قوت روش تحقیق خود ارائه نکردند، بلکه از ذکر محدودیت های ذاتی چنین تحقیقاتی نیز کوتاهی کردند. به نظر می رسد که تجزیه و تحلیل ها به جای کمک به درک آمار، در خدمت اهداف درخواست کننده داده ها بوده است و حتی در برخی موارد تفسیرها با داده های این گزارش در تناقض هستند.
این در حالی است که چنین گزارشی با در نظر گرفتن محدودیتها و ترکیب روشهای کمی و کیفی و پرهیز از جانبداری توسط ویراستاران، میتواند سند ارزشمندی در حوزه حاکمیت دیجیتال با جمعآوری مستقل دادهها باشد.
در نهایت علیرغم وجود برخی داده های مفید در این پژوهش، به نظر می رسد گزارش «اینترنت از نگاه مردم» با هدف توجیه سیاست های محدودسازی اینترنت وزارت ارتباطات و شاید هدف از تدوین این گزارش تهیه شده است. انتشار برای “متقاعد کردن مردم” در وضعیت آشفته اینترنت بود
نسخه کامل گزارش «اینترنت از نگاه مردم» را می خوانید. از اینجا آن را بگیرید.
[ad_2]